بغض نشکسته می زند فریاد

تنهایی ، آرامگاه جاوید من است و درد و سکوت ، همنشین تنهایی من

بغض نشکسته می زند فریاد

تنهایی ، آرامگاه جاوید من است و درد و سکوت ، همنشین تنهایی من

در پی هر گریه

من، بر این ابری که این سان سوگوار

اشک بارد زار زار

دل نمی‌سوزانم ای یاران، که فردا بی‌گمان

در پی این گریه می‌خندد بهار.

 

ارغوان می‌رقصد، از شوق گل‌افشانی

نسترن می‌تابد و باغ است نورانی

بید، سرسبز و چمن، شاداب، مرغان مست مست

گریه کن! ای ابر پربار زمستانی

گریه کن زین بیشتر، تا باغ را فردا بخندانی!

 

گفته بودند از پس هر گریه آخر خنده‌ای‌ست

این سخن بیهوده نیست

زندگی مجموعه‌ای از اشک و لبخند است

خنده شیرین فروردین

بازتاب گریه پربار اسفند است.

 

ای زمستان! ای بهار

بشنوید از این دل تا جاودان امیدوار:

گریه امروز ما هم،  ارغوان خنده می‌آرد به بار


فریدون مشیری

نظرات 1 + ارسال نظر
حسین 22 خرداد 1389 ساعت 11:44 http://www.akslar.com

عزیزم وبلاگ قشنگی داری.من هر روز به وبلاگهای زیادی سر میزنم ولی وبلاگ شما یه چیز دیگست

سلام
سپاس از لطف فراوان شما

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد