بغض نشکسته می زند فریاد

تنهایی ، آرامگاه جاوید من است و درد و سکوت ، همنشین تنهایی من

بغض نشکسته می زند فریاد

تنهایی ، آرامگاه جاوید من است و درد و سکوت ، همنشین تنهایی من

نور عشق

رهروان کوی جانان سرخوش‌اند

عاشقان در وصل و هجران سرخوش‌اند

 

جان عاشق، سر به فرمان می‌رود

سر به فرمان سوی جانان می‌رود

 

راه کوی می‌فروشان بسته نیست

در به روی باده‌نوشان بسته نیست

 

باده ما ساغر ما عشق ماست

مستی ما در سر ما عشق ماست

 

دل ز جام عشق  او شد می پرست

مست مست از عشق او شد مست مست

 

ما به سوی روشنایی می‌رویم

سوی آن عشق خدایی می‌رویم

 

دوستان! ما آشنای این رهیم

می‌رویم از این جدایی وارهیم

 

نور عشق پاک او در جان ما

مرهم این جان سرگردان ما


فریدون مشیری

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد