بغض نشکسته می زند فریاد

تنهایی ، آرامگاه جاوید من است و درد و سکوت ، همنشین تنهایی من

بغض نشکسته می زند فریاد

تنهایی ، آرامگاه جاوید من است و درد و سکوت ، همنشین تنهایی من

۱

سلام. اینجا که کسی نیست. هنوز هیچ کس سری به اینجا نزده. ولی سلام به همه ی دوستانی که روزی اینجا سر می زنن. این وبلاگ خیلی تلخه مثل زندگی من. خیلی تنهاست مثل خود من. به هر حال چاره ای ندیدم جز نوشتن خاطرات تلخ زندگی ام.

بر می گردم.

نظرات 1 + ارسال نظر
بماند 20 اردیبهشت 1389 ساعت 09:14

منم تنها منم خسته ز کوره راه زندگی ، اشکم سرازیر است از بغض در گلو مانده بگویم ؟ بسوزدلب خشکم ،نگویم استخوانم سخت می پوسد زندگی با تمام نشاطش غم انگیزاست که من در انتظارم تا مهدی (ع) این غریب ، تنها طرید و شرید و وحید آید.انتظارسخت است ، و سختر اینکه شاید نبیند جشم من روی دلارای او را .

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد